آمارهای رسمی حاکی از آن است که حداقل 13 نفر توسط مزدوران رژیم به شهادت رسیدهاند. حدود 100 نفر از روزنامهنگاران و فعالین سیاسی دستگیر شده و تعدادی بسیاری زیادی نیز توسط گاردهای ویژه زخمی شدهاند.
شگفتا که آقایان کروبی، خاتمی و موسوی هنوز در برابر کشته شدگان و دستگیرشدگان موضع گیری نکرده و از گفتن یک تسلیت خشک و خالی هم ابا دارند. شاید تسلیت گفتن راه را برای اراذل و اوباش خطاب کردنشان میبندد.
همه از حصر خانگی و فشار به اصلاح طلبان صحبت میکنند. من نمیدانم این آقایان بجز قدرت و ثروت چه چیزی را دارند که دست بدهند؟
اکبرشاه و زن و بچهاش چرتکه بدست گرفتهاند و بعد از هر شلوغی اظهار نظر کرده و مردم را به ایستادگی دعوت میکنند. کاندیداها خود را به خریت زده و درحال پیگیری موضوع تقلب از طریق قانونی هستند. اطرافیان موسوی مردم را به تجمع دعوت میکنند ولی بعد از مدتی تکذیب می کنند. اگر شلوغ شد و جمعیت زیاد آمد، خودشان را به بین آنها میرسانند. اگر خلوت بود، مصلحت را در حضور یافتن نمیبینند.سنبه پر زور باشد سرجایشان مینشیند. حضور پر شور باشد به میان مردم میروند.
در خارج از کشور عدهای مشغول تشویق کردن مردم به مبارزه هستند. حزب کمونیست کارگری همچنان بهترین شیوهی مبارزه را نشان دادن آلت اعضایش در برابر سفارتخانههای رژیم میداند و وعده میدهند که تمام مسئولین نظام را محاکمه میکنند. محسن سازگارا هر شب به VOA میآید و آخرینخبرها را میدهد.(این خبرها را نمیتواند به چالنگی بدهد؟) به مردم بابت مبارزات مسالمت آمیزِ کلاسیکشان تبریک میگوید ولی به کشتهشدها اشارهای نمیکند. نگران قطع شدن کانالهای ارتباطی کاندیداها با مردم است اما فکر نمیکند که چرا اصلاح طلبان مهاجرانی، نبوی، مخملباف، افشاری، گنجی، اشکوری، کدیور، سروش و... را ول کردهاند و به سراغ ایشان آمدهاند؟ ابراهیم نبوی که تا به دیروز مخالف تندروی و به خیابان آمدن مردم بود، امروز از مردم می خواهد که به خیابانها بریزند. ناسلامتی اینهمه برای جنبش سبز وقت و آبرو گذاشته. مهاجرانی مردم را به شرکت در نماز جمعه دعوت میکند. احتمالاً رویش نمیشود وگرنه از مردم خواهد خواست که در مرقد فاتحهای برای خمینی بخوانند. بلکه شاید دل بسیجیان نرم شد و باتومها را آرامتر زدند. اگر هم در شدت ضربات موثر نیفتد دلم مقام رهبری و ملاهای مفت خور را که نرم میکند؟ نمیکند؟
5 روز از انتخابات گذشته و آقایان هنوز تردید دارند. هر کودک یک سالهای می داند که متقلب اصلی خود خامنهای است. تصورم بر این بود که این تظاهرات و حمایتهای گسترده به بزدلان کمی دل و جرئت میبخشد. افسوس که اینها ثابت کردند که در حد و اندازه های جنبش به این گستردگی نیستند.
مسخره بازی دیگر بس است، یا در پس گرفتن رای مردم جدی هستید و باید به سراغ خامنهای بروید یا دل و جرئتاش را مثل گذشته ندارید. آقایان رودربایستی را کنار بگذارید و به مردم بگویید که به خانههایشان بروند. بگویید که تقلب شده و ما باقی ماندن در قدرت را به کتک خوردن در کنار شما ترجیح می دهیم. مردم مسیر و رهبر خودشان را در آینده پیدا خواهند کرد.
شگفتا که آقایان کروبی، خاتمی و موسوی هنوز در برابر کشته شدگان و دستگیرشدگان موضع گیری نکرده و از گفتن یک تسلیت خشک و خالی هم ابا دارند. شاید تسلیت گفتن راه را برای اراذل و اوباش خطاب کردنشان میبندد.
همه از حصر خانگی و فشار به اصلاح طلبان صحبت میکنند. من نمیدانم این آقایان بجز قدرت و ثروت چه چیزی را دارند که دست بدهند؟
اکبرشاه و زن و بچهاش چرتکه بدست گرفتهاند و بعد از هر شلوغی اظهار نظر کرده و مردم را به ایستادگی دعوت میکنند. کاندیداها خود را به خریت زده و درحال پیگیری موضوع تقلب از طریق قانونی هستند. اطرافیان موسوی مردم را به تجمع دعوت میکنند ولی بعد از مدتی تکذیب می کنند. اگر شلوغ شد و جمعیت زیاد آمد، خودشان را به بین آنها میرسانند. اگر خلوت بود، مصلحت را در حضور یافتن نمیبینند.سنبه پر زور باشد سرجایشان مینشیند. حضور پر شور باشد به میان مردم میروند.
در خارج از کشور عدهای مشغول تشویق کردن مردم به مبارزه هستند. حزب کمونیست کارگری همچنان بهترین شیوهی مبارزه را نشان دادن آلت اعضایش در برابر سفارتخانههای رژیم میداند و وعده میدهند که تمام مسئولین نظام را محاکمه میکنند. محسن سازگارا هر شب به VOA میآید و آخرینخبرها را میدهد.(این خبرها را نمیتواند به چالنگی بدهد؟) به مردم بابت مبارزات مسالمت آمیزِ کلاسیکشان تبریک میگوید ولی به کشتهشدها اشارهای نمیکند. نگران قطع شدن کانالهای ارتباطی کاندیداها با مردم است اما فکر نمیکند که چرا اصلاح طلبان مهاجرانی، نبوی، مخملباف، افشاری، گنجی، اشکوری، کدیور، سروش و... را ول کردهاند و به سراغ ایشان آمدهاند؟ ابراهیم نبوی که تا به دیروز مخالف تندروی و به خیابان آمدن مردم بود، امروز از مردم می خواهد که به خیابانها بریزند. ناسلامتی اینهمه برای جنبش سبز وقت و آبرو گذاشته. مهاجرانی مردم را به شرکت در نماز جمعه دعوت میکند. احتمالاً رویش نمیشود وگرنه از مردم خواهد خواست که در مرقد فاتحهای برای خمینی بخوانند. بلکه شاید دل بسیجیان نرم شد و باتومها را آرامتر زدند. اگر هم در شدت ضربات موثر نیفتد دلم مقام رهبری و ملاهای مفت خور را که نرم میکند؟ نمیکند؟
5 روز از انتخابات گذشته و آقایان هنوز تردید دارند. هر کودک یک سالهای می داند که متقلب اصلی خود خامنهای است. تصورم بر این بود که این تظاهرات و حمایتهای گسترده به بزدلان کمی دل و جرئت میبخشد. افسوس که اینها ثابت کردند که در حد و اندازه های جنبش به این گستردگی نیستند.
مسخره بازی دیگر بس است، یا در پس گرفتن رای مردم جدی هستید و باید به سراغ خامنهای بروید یا دل و جرئتاش را مثل گذشته ندارید. آقایان رودربایستی را کنار بگذارید و به مردم بگویید که به خانههایشان بروند. بگویید که تقلب شده و ما باقی ماندن در قدرت را به کتک خوردن در کنار شما ترجیح می دهیم. مردم مسیر و رهبر خودشان را در آینده پیدا خواهند کرد.
فکر میکنم تیتر یه مقدار ناجوره. این چطوره:
پاسخحذف«مسخره بازی دیگر بس است، یا در پس گرفتن رای مردم جدی هستید، یا...»
دوست عزیز از نظرتون ممنونم ولی بنظر خودم تیتر مشکل نداره. از شواهد و قرائن پیداست که اصلاحطلبان میخواهند کنار بکشند. بنظرم چانهزدن با جان مردم کار کثیفی است.
پاسخحذفاقایان نگرانند که جمهوری اسلامی به حکومت اسلامی تبدیل شد. هرچه این گذار زودتر انجام گیرد بهتر. تا زمانی که ما ولایت فقیه داریم اینگونه معجزات از صندوق بیرون خواهد امد. فرق چندانی هم بین رنک سبز یا سرخ یا ... نیست.
پاسخحذف