۱۳۹۰ خرداد ۱۸, چهارشنبه

تو بر اوج فلک چه دانی چیست؟!


پشت پرده، ناگفته ها، افشاگری، دست های پنهان، اخبار سری و...شگفتا از ملتی که حقیقت عینی روی پرده را ول کرده است و برای پیدا کردن دلیل فلاکتش در آسمان هفتم سیر می کند! آن بالامالاها، آنجاهائیکه تنها با عرفان و بواسطه منقل و گوی بلورین می توان نفوذ کرد. همان پشت مشت ها، آن گوشه موشه ها باید بدنبال دلیل بدبختی گشت. بوی گند عالم را ورداشته اما منشا آن را باید درون کوزه ای یا چاه پرشده ی مخفی از چشم همگان و مخوفی جستجو کرد. وگرنه این جلو ملوها که همه چی رو به راه و طبیعی است. انصافاً نیست؟!

ملت نیاز به سرگرمی دارد. افشاگری خون ملت کم شده. این نیاز روحی را باید هر هفته پاسخی درخور نام ملت ایران داد. کلکسیون عصای خامنه ای، پشت پرده تیم مشایی، نتایج انتخابات ِ سراسر تقلب ِ مخفی شده در جیب شورت یکی از سران سپاه که توسط کارگر وطن پرست خشک شویی به بیرون درز کرد. همان کاغذ مچاله شده ای که قطرات ادرار بر رویش هویدا بود، و چه سندی محکم تر از این؟! شاشیدن نظری به رای ملت کجا و شاشیدن عملی در پشت پرده کجا. باز آن توهین به شعور اولی را می شود یکجوری تحمل کرد اما این جسارت دومی جان شما اصلاً راه ندارد! آدم میکشی بکش، اما کلکسیون عصا جمع نکن که خدا شاهد هست به من نافرم فشار می آید. بیایید پنجره ای رو به خانه پدری بگشاییم و برای هم از پشت پرده ها بگوییم. همین هاست که روزی خاطره می شود و بساط خنده مان را فراهم میکند. از میان همین فکرهای مالیخولیایی است که تهش چیزی برای آینده مملکت می ماند. آینده من و تو! بیا در انتشار مزخرفات کوشا باشیم.

۵ نظر:

  1. مرحبا. سخن از زبان ما گفتی برادر. این است حقیقت ملتی که فضولی در خون اش ست. می بایست خود را با تعداد عصای خامنه ای سرگرم کند. انگار نه انگار که از صبح تا شب، همین حرف ها را می شود داخل تاکسی هم شنید، می بایست به این شکم گندگان پول بدهند که بیایند داخل شبکه جهانی با پول دولت امریکا مفت بگویند.

    پاسخحذف
  2. چند وقت قبل یه پست گذاشته بودی که متن سخنرانی ابراهیم گلستان توی دانشگاه شیراز بود که سی و خرده ای سال قبل ایراد شده بود.وقتی اون سخنان رو با حرفای این آقایون و البته نه فقط ایشون بلکه کسایی که ادعای خیلی بالاتر دارند مقایسه می کنم.می گم بیچاره نسل ما بیچاره نسل ما که دردش فقط جبر جغرافیایی نیست.جبر تاریخی هم داره می گندونتش

    پاسخحذف
  3. نسل آلمانی های پس از جنگ مملکتی به معنای اخص کلمه با خاک یکسان شده رو دوباره از نو ساختن و به جایی رسوندن که الآن لوکوموتیو اقتصاد و تکنولوژی جهانه.

    من فکر میکنم مشکل نسل ما بیشتر ژنتیکی است. ژن تن پروری که از پدر به پسر به ارث رسیده و امید هست که با روش های ضدبارداری، جلوی پراکنده شدن هرچه بیشتر این ژن نامیمون گرفته بشه.

    پاسخحذف
  4. نه داریه جان.خودت می دونی که چقدر قبولت دارم.ولی قبول کن مشکل ژنتیک نیست.مشکل ماباورهای ماست.مشکل توهمی هست که بصورت جمعی در فرهنگ ما ریشه دوونده.رجوع کن به کامنت تامل برانگیزی که رو مطلب اشمیت گذاشتی.مشکل اینه داریه جان.ولی با روشهای ضد بارداری موافقم !!!!

    پاسخحذف
  5. والا چی بگم حمیدجان... مهم اینه که زمان همیشه برای عمل درست آماده است و فکر میکنم بدبختی امروز و دیروز، توجیه معقولی برای فلاکت فردای خودمان و بچه هایمان نیست... اراده ای اگر باشد، تغییر هم بدنبالش خواهد آمد.

    پاسخحذف